گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه امام علی علیه سلام
جلد يازدهم
باب دوم : راه های خداشناسی



2 / 1 فطرت

باب دوم : راه های خداشناسی2 / 1فطرتامام علی علیه السلام :سپاسْ خدایی را که حمد و ستایش خود را به بندگانش الهام کرد و آنان را بر شناخت پروردگاری اش سرشت .

امام علی علیه السلام :برترین چیزی که متوسّلان به خدای منزّه و والا بدان متوسّل می شوند ، ایمان به خدا و رسول او ، و جهاد در راه اوست ؛ چون جهاد ، چَکاد اسلام است ؛ و کلمه اخلاص ، (1) که همان فطرت است؛ و برپاداری نماز ، که همان دین است .

امام علی علیه السلام :در بین آنان (مردم) ، رسولانش را برانگیخت و پیامبرانش را پی در پی به سوی آنان فرستاد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان بخواهند و نعمت های فراموش شده اش را به یادشان آورند و با رساندن پیام خدا ، بر آنان احتجاج کنند و گنجینه های خِردها را بر انگیزند .

امام علی علیه السلام در دعایش : خداوندا! دل ها را بر اراده خود آفریدی ، و خِردها را بر شناخت خودت سرشتی . پس دل ها از ترس تو بی قرارند ، و قلب ها حیران و شیدا ، بانگ بر می آورند ، و گستره اندازه خِردها در ثنای تو کم می آید ، و الفاظ از بیان اندازه نیکویی های تو در می مانند ، و زبان ها از شمارش نعمت هایت گُنگ می شوند ، و هر گاه در راه جستجوی وصف تو گام نهند ، حیرت ناتوانی از درک اوصاف تو ، آنها را مبهوت می سازد . و خِرد ، نگرانِ کوتاهی [ خویش] است در رعایت محدوده ای که برایش معیّن ساخته ای ؛ چرا که او را حقّ پا برون نهادن از آنچه به وی فرمان داده ای ، نیست .

.

1- .شهادت دادن بر یگانگی خداوند و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله .

ص: 10

2 / 2العَقل2 / 2 1عَلاماتُ التَّدبیرِالإمام علیّ علیه السلام فی تَعظیمِ اللّهِ جَلَّ جَلالُهُ : الَّذی بَطَنَ مِن خَفِیّاتِ الاُمورِ ، وظَهَرَ فِی العُقولِ بِما یُری فی خَلقِهِ مِن عَلاماتِ التَّدبیرِ ، الَّذی سُئِلَتِ الأَنبِیاءُ عَنهُ ، فَلَم تَصِفهُ بِحَدٍّ ولا بِبَعضٍ ، بَل وَصَفَتهُ بِفِعالِهِ ودَلَّت عَلَیهِ بِآیاتِهِ ، لا تَستَطیعُ عُقولُ المُتَفَکِّرینَ جَحدَهُ ؛ لِأَنَّ مَن کانَتِ السَّماواتُ وَالأَرضُ فِطرَتَهُ وما فیهِنَّ وما بَینَهُنَّ ، وهُوَ الصّانِعُ لَهُنَّ ؛ فَلا مَدفَعَ لِقُدرَتِهِ . (1)

عنه علیه السلام أیضا : وأرانا مِن مَلَکوتِ قُدرَتِهِ ، وعَجائِبِ ما نَطَقَت بِهِ آثارُ حِکمَتِهِ ، وَاعتِرافُ الحاجَهِ مِنَ الخَلقِ إلی أن یُقیمَها بِمِساکِ قُوَّتِهِ ، ما دَلَّنا بِاضطِرارِ قِیامِ الحُجَّهِ لَهُ عَلی مَعرِفَتِهِ ، فَظهَرَتِ البَدائِعُ الَّتی أحدَثَتها آثارُ صَنعَتِهِ وأعلامُ حِکمَتِهِ ، فَصارَ کُلُّ ما خَلَقَ حُجَّهً لَهُ ودَلیلاً عَلَیهِ ؛ وإن کان خَلقا صامِتا ، فَحُجَّتُهُ بِالتَّدبیرِ ناطِقَهٌ ، ودَلالَتُهُ عَلَی المُبدِعِ قائِمَهٌ . (2)

.

1- .الکافی : ج 1 ص 141 ح 7 ، التوحید : ص 31 ح 1 وفیه «بنقص» بدل «ببعض» وکلاهما عن الحارث الأعور .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 91 ، التوحید : ص 52 ح 13 نحوه من «فظهرت ...» وکلاهما عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 57 ص 107 ح 90 .

ص: 11



2 / 2 خِرد

2 / 2 1 نشانه های تدبیر

2 / 2خِرد2 / 2 1نشانه های تدبیرامام علی علیه السلام در یادکرد عظمت خداوند عز و جل : آن که از باطن کارهای پوشیده آگاه است و به خاطر نشانه های تدبیری که در آفریده هایش دیده می شود ، در خِرد ما آشکار است ؛ آن که پیامبران درباره او مورد پرسش قرار گرفتند ، و آنان ، وی را به اندازه و جزء ، وصف نکرده اند ؛ بلکه او را به کارهایش توصیف کرده اند و با نشانه هایش به سوی وی راهنمایی کرده اند . خِرد اندیشه وران ، نمی تواند انکارش کند ؛ زیرا کسی که آسمان ها و زمین و هر آنچه در آنها و میان آنهاست ، آفریده اوست ، و او سازنده آنهاست ، هیچ بازدارنده ای نمی تواند مانع قدرتش شود .

امام علی علیه السلام در یادکردِ عظمت خداوند عز و جل : از ملکوت قدرتش و شگفتی هایی که آثار حکمتش گویای آنهاست و اعتراف نیازمندانه خلایق به این که او به نگهداشتِ قدرتش آنها را نگه داشته است ، چیزهایی به ما نشان داد که ما را به ضرورت وجود برهان بر شناختش راهنمایی کرد ، و نوآوری هایی که آثار صنعت او و نشانه های حکمت او به وجود آورده اند ، نمایان گشت . از این رو ، هر آنچه آفریده ، حجّت و دلیل بر وجود او شده است ، گرچه آفریده ای گُنگ باشد . حجّت او ، با تدبیر ، گویاست و دلالتش بر پدیدآورنده ، برپاست .

.


ص: 12

عنه علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ الَّذی بَطَنَ خَفِیّاتِ الاُمورِ ، ودَلَّت عَلَیهِ أعلامُ الظُّهورِ ، وَامتَنَعَ عَلی عَینِ البَصیرِ ، فَلا عَینُ مَن لَم یَرَهُ تُنکِرُهُ ، ولا قَلبُ مَن أثبَتَهُ یُبصِرُهُ ... فَهُوَ الَّذی تَشهَدُ لَهُ أعلامُ الوُجودِ عَلی إقرارِ قَلبِ ذِی الجُحودِ . (1)

عنه علیه السلام :بِصُنعِ اللّهِ یُستَدَلُّ عَلَیهِ ، وبِالعُقولِ تُعتَقَدُ مَعرِفَتُهُ ، وبِالتَّفَکُّرِ تَثبُتُ حُجَّتُهُ ، مَعروفٌ بِالدَّلالاتِ ، مَشهودٌ بِالبَیِّناتِ . (2)

عنه علیه السلام فِی المَخلوقاتِ : بِها تَجَلّی صانِعُها لِلعُقولِ . (3)

عنه علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ المُتَجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ ، وَالظّاهِرِ لِقُلوبِهِم بِحُجَّتِهِ . (4)

عنه علیه السلام :ظَهَرَ لِلعُقولِ بِما أرانا مِن عَلاماتِ التَّدبیرِ المُتقَنِ ، وَالقضاءِ المُبرَمِ . (5)

عنه علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ الَّذی ... تَتَلَقّاهُ الأَذهانُ لا بِمُشاعَرَهٍ ، وتَشهَدُ لَهُ المَرائی لا بِمُحاضَرَهٍ . لَم تُحِط بِهِ الأَوهامُ ، بَل تَجَلّی لَها بِها . (6)

عنه علیه السلام :وأقامَ مِن شَواهِدِ البَیِّناتِ عَلی لَطیفِ صَنعَتِهِ ، وعَظیمِ قُدرَتِهِ ، مَا انقادَت لَهُ العُقولُ مُعتَرِفَهً بِهِ ، ومُسَلِّمَهً لَهُ ، ونَعَقَت فی أسماعِنا دَلائِلُهُ عَلی وَحدانِیَّتِهِ . (7)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 49 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 308 ح 36 .
2- .جامع الأخبار : ص 35 ح 14 ، روضه الواعظین : ص 25 ، الإرشاد : ج 1 ص 223 عن صالح بن کیسان ، الاحتجاج : ج 1 ص 475 ح 114 ولیس فیهما من «معروف ...» ، بحار الأنوار : ج 3 ص 55 ح 28 .
3- .نهج البلاغه : الخطبه 186 ، تحف العقول : ص 66 ، الاحتجاج : ج 1 ص 476 ح 116 .
4- .نهج البلاغه : الخطبه 108 .
5- .نهج البلاغه : الخطبه 182 عن نوف البکالی ، بحار الأنوار : ج 77 ص 308 ح 13 .
6- .نهج البلاغه : الخطبه 185 ، الاحتجاج : ج 1 ص 480 ح 117 .
7- .نهج البلاغه : الخطبه 165 ، بحار الأنوار : ج 65 ص 30 ح 1 .

ص: 13

امام علی علیه السلام :سپاسْ خدایی را که از باطن امور پوشیده ، خبر دارد و نشانه های آشکار ، بر وی دلالت می کنند و چشم بینا از دیدنش ناتوان است . نه چشمِ آن که او را نمی بیند ، منکرش می شود ، و نه دلِ آن که به او باور دارد ، او را می بیند . . . پس او کسی است که نشانه های جهان هستی ، گواهانِ اویند بر اعتراف دلِ کسانی که [ به زبان ، او را] انکار می کنند .

امام علی علیه السلام :با آفرینش خدا ، بر [ وجود] او استدلال می شود ، و به وسیله خِردها ، شناخت او شکل می گیرد ، و با اندیشیدن ، حجّت های او اِقامه می گردد ، با دلیل ها شناخته شده است ، و با برهان های آشکار ، مشاهده گشته است .

امام علی علیه السلام درباره آفریدگان : آفریدگارشان به وسیله آنها بر خِردها تجلّی پیدا می کند .

امام علی علیه السلام :سپاسْ خدایی را که به وسیله آفرینش خود ، برای آفریدگانش متجلّی شده ، و به سبب حجّت هایش ، برای دل های آنان ، آشکار گشته است .

امام علی علیه السلام :به وسیله نشانه هایی که از تدبیر استوار و قضای محکم [ خود ]به ما نشان داده ، برای خِردها آشکار شده است .

امام علی علیه السلام :سپاسْ خدایی را ... که ذهن ها به شناخت او نائل می شوند ، امّا نه با احساس ، و دیدنی ها بر او گواهی می دهند ، امّا نه با حضور او [ در کنارشان] ، و وهم ها بر او احاطه ندارند ؛ بلکه برای آنها در دیگر آفریده ها تجلّی می یابد .

امام علی علیه السلام :در گواه های روشنی که بر ظرافت آفرینش و عظمت قدرتش اقامه کرده ، چیزهایی است که خِردها به موجب آنها به وجودش معترف و در برابرش تسلیم اند ، و [ نیز] این که در گوش های ما بانگ دلایل او بر یگانگی اش درپیچید .

.


ص: 14

عنه علیه السلام لَمّا قالَ لَهُ الجاثَلیقُ فی مُناظَرَتِهِ : خَبِّرنی عَنهُ تَعالی ، أمُدرَکٌ بِالحَواسِّ عِندَکَ فَیَسلِکَ المُستَرشِدُ فی طَلَبِهِ استِعمالَ الحَواسِّ ، أم کَیفَ طَریقُ المَعرِفَهِ بِهِ إن لَم یَکُنِ الأَمرُ کَذلِکَ ؟ : تَعالَی المَلِکُ الجَبّارُ أن یوصَفَ بِمِقدارٍ ، أو تُدرِکَهُ الحَواسُّ أو یُقاسَ بِالنّاسِ ، وَالطَّریقُ إلی مَعرِفَتِهِ صَنائِعُهُ الباهِرَهُ لِلعُقولِ ، الدّالَّهُ ذَوِی الاِعتِبارِ بِما هُوَ عِندَهُ مَشهودٌ ومَعقولٌ . (1)

عنه علیه السلام لَمّا سُئِلَ عَن إثباتِ الصّانِعِ : البَعرَهُ تَدُلُّ عَلَی البَعیرِ ، وَالرَّوثَهُ تَدُلُّ عَلَی الحَمیرِ ، وآثارُ القَدَمِ تَدُلُّ عَلَی المَسیرِ ، فَهَیکَلٌ عِلوِیٌّ بِهذِهِ اللَّطافَهِ ، ومَرکَزٌ سِفلِیٌّ بِهذِهِ الکَثافَهِ ، کَیفَ لا یَدُلّانِ عَلَی اللَّطیفِ الخَبیرِ ؟ ! (2)

عنه علیه السلام :عَجِبتُ لِمَن شَکَّ فِی اللّهِ وهُوَ یَری خَلقَ اللّهِ . (3)

التوحید عن سلمان الفارِسی :سَأَلَ الجاثَلیقُ عَلِیّا علیه السلام : أخبِرنی ! عَرَفتَ اللّهَ بِمُحَمَّدٍ ، أم عَرَفتَ مُحَمَّدا بِاللّهِ عَزَّوجَلَّ ؟ فَقالَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام : ما عَرَفتُ اللّهَ بِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، ولکِن عَرَفتُ مُحَمَّدا بِاللّهِ عَزَّ وجَلَّ حینَ خَلَقَهُ وأحدَثَ فیهِ الحُدودَ مِن طولٍ وعَرضٍ ، فَعَرَفتُ أنَّهُ مُدَبَّرٌ مَصنوعٌ بِاستِدلالٍ وإلهامٍ مِنهُ وإرادَهٍ ، کَما ألهَمَ المَلائِکَهَ طاعَتَهُ وعَرَّفَهُم نَفسَهُ بِلا شِبهٍ ولا کَیفٍ . (4)

الإمام علیّ علیه السلام وکانَ کَثیرا ما یَقولُ إذا فَرَغَ مِن صَلاهِ اللَّیلِ : أشهَدُ أنَّ السَّماواتِ وَالأَرضَ وما بَینَهُما آیاتٌ تَدُلُّ عَلَیکَ ، وشَواهِدُ تَشهَدُ بِما إلَیهِ دَعَوتَ . کُلُّ ما یُؤَدّی عَنکَ الحُجَّهَ ، ویَشهَدُ لَکَ بِالرُّبوبِیَّهِ ، مَوسومٌ بِآثارِ نِعمَتِکَ ومَعالِمِ تَدبیرِکَ . عَلَوتَ بِها عَن خَلقِکَ ، فَأَوصَلتَ إلَی القُلوبِ مِن مَعرِفَتِکَ ما آنَسَها مِن وَحشَهِ الفِکرِ ، وکَفاها رَجمُ الاِحتِجاجِ ؛ فَهِیَ مَعَ مَعرِفَتِها بِکَ ، ووَلَهِها إلَیکَ ؛ شاهِدَهٌ بِأَنَّکَ لا تَأخُذُکُ الأَوهامُ ، ولا تُدرِکُکَ العُقولُ ولَا الأَبصارُ . (5)

.

1- .الأمالی للطوسی : ص 220 ح 382 ، الخرائج والجرائح : ج 2 ص 555 ح 14 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 258 کلّها عن سلمان الفارسی .
2- .جامع الأخبار : ص 35 ح 13 ، بحار الأنوار : ج 3 ص 55 ح 27 .
3- .نهج البلاغه : الحکمه 126 ، خصائص الأئمّه علیهم السلام : ص 101 .
4- .التوحید : ص 286 ح 4 ، بحار الأنوار : ج 3 ص 272 ح 9 .
5- .شرح نهج البلاغه : ج 20 ص 255 ح 1 .

ص: 15

امام علی علیه السلام در برابر کلام جاثلیق ، در مناظره اش با ایشان که گفت: از خداوند متعال به من خبر بده . آیا به نظر تو او به وسیله حواس ، درک می شود تا رهجویی که در پیِ اوست ، [ برای دست یافتن به او ]حواس را به کار گیرد؟ و اگر این طور نیست ، پس راه شناخت او چیست؟ : خداوندِ ملکِ جبّار ، برتر از آن است که با اندازه و مقدار ، وصف شود یا حواس ، او را درک کنند و یا با مردم ، قیاس گردد . و راه شناخت او مخلوقات او هستند که روشنی بخش خِردهایند و عبرت گیرندگان را به آنچه که پیش او مشهود و معقول است ، راهنمایی می کنند .

امام علی علیه السلام هنگامی که درباره اثبات صانع از وی پرسیدند : سِرگین شتر ، دلالت بر شتر دارد و سِرگین درازگوش ، دلالت بر درازگوش دارد ، و ردّپا ، دلالت بر رونده می کند . حال ، چگونه این گستره عالَم بالا به این ظرافت و پایگاه عالَم پایین به این ضخامت ، بر آن لطیفِ آگاه ، دلالت نمی کنند؟!

امام علی علیه السلام :در شگفتم از کسی که آفریده های خدا را می بیند و باز در خدا شک می کند .

التوحید به نقل از سلمان فارسی : جاثلیق از علی علیه السلام پرسید : به من بگو : آیا خدا را به وسیله محمّد صلی الله علیه و آله شناختی یا محمّد صلی الله علیه و آله را به وسیله خداوند عز و جل؟ علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود : «خدا را به محمّد صلی الله علیه و آله نشناختم ؛ بلکه محمّد صلی الله علیه و آله را به وسیله خدای عز و جل شناختم ، آن گاه که او را آفرید و در او اندازه ای از نظر طول و عرض قرار داد . پس با دلیل و الهام و اراده خداوند ، دریافتم که او (محمّد صلی الله علیه و آله ) آفریده و پرورده[ ی خداوند] است ، چنان که به فرشتگان ، فرمانبری از خود را الهام کرد و بدون [ عارض شدنِ ] تشبیه و بیان چگونگی ، خویش را به آنان شناسانْد» .

امام علی علیه السلام در بسیاری اوقات ، پس از فارغ شدن از نماز شب : گواهی می دهم که آسمان ها و زمین و آنچه بین آن دو است ، نشانه هایی هستند که بر تو دلالت می کنند ، و گواهانی هستند که به آنچه به آن فرا خواندی ، گواهی می دهند . هر آنچه که حجّت تو را نشان می دهد و به پروردگاری تو گواهی می دهد ، به آثار نعمت و نشانه های تدبیر تو نشاندار شده است . بدین آثار است که بر بندگانت برتری یافته ای ، و از رهگذر شناخت تو ، چیزهایی به دل ها رسیده است که موجب آرامش آنها از وحشت فکر می شود، و آنها را از پرتاب [ تیر] استدلال ، حفظ می کند . از این رو ، دل ها با شناخت و شیدایی ، گواه بر این هستند که وَهْم ها هرگز تو را فرا نمی گیرند ، و خِردها و دیده ها هرگز تو را در نمی یابند .

.


ص: 16

عنه علیه السلام مِن قَولِهِ عِندَ رُؤیَهِ الهِلالِ : أیُّهَا الخَلقُ المُطیعُ ، الدّائِبُ السَّریعُ ، المُتَرَدِّدُ فی فَلَکِ التَّدبیرِ ، المُتَصَرِّفُ فی مَنازِلِ التَّقدیرِ ، آمَنتُ بِمَن نَوَّرَ بِکَ الظُّلَمَ ، وأضاءَ بِکَ البُهَمَ ، وجَعَلَکَ آیَهً مِن آیاتِ سُلطانِهِ ، وَامتَهَنَکَ بِالزِّیادَهِ وَالنُّقصانِ ، وَالطُّلوعِ وَالاُفولِ ، وَالإِنارَهِ وَالکُسوفِ ، فی کُلِّ ذلِکَ أنتَ لَهُ مُطیعٌ وإلی إرادَتِهِ سَریعٌ ، سُبحانَهُ ما أحسَنَ ما دَبَّرَ ! وأتقَنَ ما صَنَعَ فی مُلکِهِ ! وجَعَلَکَ اللّهُ هِلالَ شَهرٍ حادِثٍ لِأَمرٍ حادِثٍ ، جَعَلَکَ اللّهُ هِلالَ أمنٍ وإیمانٍ ، وسَلامَهٍ وإسلامٍ ، هِلالَ أمَنَهٍ مِنَ العاهاتِ وسَلامَهٍ مِنَ السَّیِّئاتِ ، اللّهُمَّ اجعَلنا أهدی مَن طَلَعَ عَلَیهِ ! وأزکی مَن نَظَرَ إلَیهِ ! وصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وآلِهِ ، اللّهُمَّ افعَل بی کَذا وکَذا یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (1)

2 / 2 2حُدوثُ الخَلقِالإمام علیّ علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ ... الدّالِّ عَلی قِدَمِهِ بِحُدوثِ خَلقِهِ ، وبِحُدوثِ خَلقِهِ عَلی وُجودِهِ ... مُستَشهِدٌ بِحُدوثِ الأَشیاءِ عَلی أزَلِیَّتِهِ ، وبِما وَسَمَها بِهِ مِنَ العَجزِ عَلی قُدرَتِهِ ، وبِمَا اضطَرَّها إلَیهِ مِنَ الفَناءِ عَلی دَوامِهِ . (2)

عنه علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ المُلهِمِ عِبادَهُ حَمدَهُ ، وفاطِرِهِم عَلی مَعرِفَهِ رُبوبِیَّتِهِ ، الدّالِّ عَلی وُجودِهِ بِخَلقِهِ ، وبِحُدوثِ خَلقِهِ عَلی أزَلِهِ . (3)

.

1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 101 ح 1847 .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 185 ، الاحتجاج : ج 1 ص 480 ح 117 ، التوحید : ص 69 ح 26 عن الهیثم بن عبد اللّه الرمّانی عن الإمام الرضا عن آبائه عنه علیهم السلام ، البلد الأمین : ص 92 وفیهما من «مستشهد بحدوث ...» .
3- .الکافی : ج 1 ص 139 ح 5 عن إسماعیل بن قتیبه عن الإمام الصادق علیه السلام ، نهج البلاغه : الخطبه 152 وفیه من «الدالّ علی ...» .

ص: 17



2 / 2 2 پیدایش آفرینش

امام علی علیه السلام به هنگام دیدن هلال ماه : ای آفریده مطیع ، [ ای] رونده سریع ، [ ای ]در رفت و آمد در فلکِ تدبیر ، [ ای] دگرگون شونده در برج های تقدیر! به آن که به وسیله تو تاریکی ها را نورانی کرده و ناپیداها را روشن ساخته و تو را نشانی از نشانه های چیرگی خود قرار داده ، و با زیادی و کمی و طلوع و غروب و نور افشانی و گرفتگی ، تو را به کار گرفته است ، ایمان آوردم . در همه اینها ، گوش به فرمان اویی و به سوی خواسته اش شتابان . منزّه است او! چه نیکو تدبیر کرده است! و چیزهایی را که در ملکش ساخته است ، چه استوار ساخته است! و تو را هلال ماهی جدید ، برای کاری نو ، قرار داده است . خداوند ، تو را هلال امنیّت و ایمان و سلامت و اسلام ، قرار دهد ؛ هلال ایمنی از بیماری ها و سلامت از بدی ها ! خداوندا! ما را هدایت یافته ترین کسانی قرار ده که [ هلال] بر وی می تابد ، و پاک ترین کسانی که به آن می نگرند ، و بر محمّدِ پیامبر و خاندان او درود فرست . خداوندا! در حقّ من [ چنین و چنان کن ]ای مهربان ترینِ مهربانان!

2 / 2 2پیدایش آفرینشامام علی علیه السلام :سپاسْ خدایی را ... که با ایجاد آفریدگانش ، بر قدیم بودنش ، و با پیدایش آفریدگانش بر وجودش راهنماست ... . با حدوث چیزها ، بر اَزلیّت خود ، و به ناتوانی ای که در آنها نهاده ، بر توانمندی خود و با ضرورت فنای آنها بر دوامش گواه گیرنده است .

امام علی علیه السلام :سپاسْ خدایی را که حمد و سپاسش را به بندگانش الهام کرده، و آنان را با معرفت پروردگاری اش سرشته است ؛ آن که با [ وجود ]آفریدگانش ، بر وجود خود و با پدیده بودنِ آنها بر همیشه بودن خویش راهنما گشته است .

.


ص: 18

عنه علیه السلام فِی المَخلوقاتِ : کَفی بِاِتقانِ الصُّنعِ لَها آیَهً ، وبِمُرَکَّبِ الطَّبعِ عَلَیها دَلالَهً ، وبِحُدوثِ الفِطَرِ عَلَیها قِدمَهً ، وبِإِحکامِ الصَّنعَهِ لَها عِبرَهً . (1)

2 / 2 3مَعرِفَهُ النَّفسِالإمام علیّ علیه السلام :مَن عَرَفَ نَفسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ . (2)

عنه علیه السلام :أکثَرُ النّاسِ مَعرِفَهً لِنَفسِهِ أخوَفُهُم لِرَبِّهِ . (3)

عنه علیه السلام :عَجِبتُ لِمَن یَجهَلُ نَفسَهُ ، کَیفَ یَعرِفُ رَبَّهُ ؟ ! (4)

عنه علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ : مَن عَجَزَ عَن مَعرِفَهِ نَفسِهِ فَهُوَ عَن مَعرِفَهِ خالِقِهِ أعجَزُ . (5)

2 / 2 4فَسخُ العَزائِمِالإمام علیّ علیه السلام :عَرَفتُ اللّهَ بِفَسخِ العَزائِمِ ، وحَلِّ العُقودِ ، ونَقضِ الهِمَمِ . (6)

.

1- .التوحید : ص 71 ح 26 عن الهیثم بن عبد اللّه الرمّانی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، البلد الأمین : ص 92 .
2- .غرر الحکم : ح 7946 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 430 ح 7348 ؛ شرح نهج البلاغه : ج 20 ص 292 ح 339 ، المناقب للخوارزمی : ص 375 ح 395 ، مائه کلمه : ص 22 ح 6 ، ینابیع المودّه : ج 2 ص 413 ح 94 .
3- .غرر الحکم : ح 3126 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 112 ح 2438 وفیه «أکبر» بدل «أکثر» .
4- .غرر الحکم : ح 6270 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 329 ح 5639 .
5- .شرح نهج البلاغه : ج 20 ص 292 ح 340 .
6- .نهج البلاغه : الحکمه 250 ، روضه الواعظین : ص 38 ولیس فیه «نقض الهمم» .

ص: 19



2 / 2 3 خودشناسی

2 / 2 4 از هم گسستن تصمیم ها

امام علی علیه السلام درباره مخلوقات : استواری آفرینش مخلوقات ، برای نشانه بودن بر [ وجود ]او ، بسنده است و ترکیب طبیعتِ آفرینش آنها ، برای دلالت بر او کافی است ، و پدیده آفرینش ، برای اثبات همیشگی بودن او کفایت می کند و استواری ساختمان آنها ، برای پندگیری ، بسنده است .

2 / 2 3خودشناسیامام علی علیه السلام :هر کس خود را بشناسد ، پروردگارش را می شناسد .

امام علی علیه السلام :خودشناس ترینِ مردم ، هراسنده ترینِ آنان از پروردگار خویش است .

امام علی علیه السلام :در شگفتم از کسی که خود را نمی شناسد ؛ چگونه پروردگارش را می شناسد؟!

امام علی علیه السلام در حکمتی منسوب به ایشان : آن که از شناخت خویش ناتوان است ، از شناخت آفریننده خود ، ناتوان تر است .

2 / 2 4از هم گسستن تصمیم هاامام علی علیه السلام :خداوند را از تغییر یافتن قصدها و گشوده شدن گِره ها و در هم شکستن خواست ها شناختم .

.


ص: 20

عنه علیه السلام :عُرِفَ اللّهُ سُبحانَهُ بِفَسخِ العَزائِمِ ، وحَلِّ العُقودِ ، وکَشفِ الضُّرِّ وَالبَلِیَّهِ عَمَّن أخلَصَ لَهُ النِّیَّهَ . (1)

الإمام الحسین علیه السلام :إنَّ رَجُلاً قامَ إلی أمیرِ المُؤمِنینَ فَقالَ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، بِماذا عَرَفتَ رَبَّکَ ؟ قالَ : بِفَسخِ العَزمِ ، ونَقضِ الهَمِّ ، لَمّا هَمَمتُ فَحیلَ بَینی وبَینَ هَمّی ، وعَزَمتُ فَخالَفَ القَضاءُ عَزمی ، عَلِمتُ أنَّ المُدَبِّرَ غَیری . (2)

جامع الأخبار :سُئِلَ أمیرُ المُؤمِنینَ : مَا الدَّلیلُ عَلی إثباتِ الصّانِعِ ؟ قالَ : ثَلاثَهُ أشیاءَ : تَحویلُ الحالِ ، وضَعفُ الأَرکانِ ، ونَقضُ الهِمَّهِ . (3)

2 / 3القَلب2 / 3 1خَرقُ حُجُبِ النّورِالإمام علیّ علیه السلام مِن مُناجاتِهِ فی شَهرِ شَعبانَ : إلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ إلَیکَ ، وأنِر أبصارَ قُلوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إلَیکَ ، حَتّی تَخرِقَ أبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّورِ ، فَتَصِلَ إلی مَعدِنِ العَظَمَهِ ، وتَصیرَ أرواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدسِکَ ... إلهی وألحِقنی بِنورِ عِزِّکَ الأَبهَجِ ؛ فَأَکونَ لَکَ عارِفا ، وعَن سِواکَ مُنحَرِفا ، ومِنکَ خائِفا مُراقبا، یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ. (4)

.

1- .غرر الحکم:ح6315، عیون الحکم والمواعظ:ص339 ح5778 .
2- .التوحید : ص 288 ح 6 عن زیاد بن المنذر عن الإمام الباقر عن أبیه علیهماالسلام ، الخصال : ص 33 ح 1 ، مختصر بصائر الدرجات : ص 131 کلاهما عن هشام بن سالم عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه عنه علیهم السلام ، روضه الواعظین : ص 38 عن الإمام الباقر علیه السلام ، إرشاد القلوب : ص 168 وفیه «الهمم» بدل «الهمّ» .
3- .جامع الأخبار : ص 39 ح 28 ، بحار الأنوار : ج 3 ص 55 ح 29 .
4- .الإقبال : ج 3 ص 299 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 99 ح 13 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی وفیه «أتحفنی» بدل «ألحقنی» وکلاهما عن ابن خالویه .

ص: 21



2 / 3 دل

2 / 3 1 دریده شدن حجاب های نور

امام علی علیه السلام :خدای عز و جل با تغییر یافتن قصدها و گشوده شدن گِره ها و [ نیز] برطرف شدن زیان و گرفتاری از کسی که نیّت خویش را برای خدا خالص کند ، شناخته می شود .

امام حسین علیه السلام :مردی نزد امیر مؤمنان ایستاد و پرسید : ای امیر مؤمنان! پروردگارت را به چه شناختی؟ فرمود : «به تغییر یافتن قصدها و در هم شکستن خواست ها ؛ چون هنگامی که اهتمام ورزیدم و بین من و اهتمامم فاصله افتاد ، یا قصد کردم ، ولی قضا [ و قدر] با قصد من مخالفت نمود ، دانستم که سامان دهنده کارهایم کسی غیر از من است» .

جامع الأخبار :از امیر مؤمنان پرسیدند : دلیل بر اثبات صانع چیست؟ فرمود : «سه چیز : دگرگونی اوضاع ، سستی پایه ها ، و در هم شکستن خواست ها» .

2 / 3دل2 / 3 1دریده شدن حجاب های نورامام علی علیه السلام در مناجات شعبانیه : خدای من! پیوستن کامل به خودت را به من عطا کن ، و دیده دل های ما را با نورِ نگریستنش به سوی خودت ، روشنی بخش تا دیده دل ها ، حجاب های نور را بدرَد و به معدن عظمت برسد ، و روح هایمان به عزّت قُدس تو درآویزد ... . خدای من! مرا به نور درخشان عزّت خود ، ملحق کن (1) تا تو را بشناسم و از غیر تو روی گردانم ، و از تو ترس داشته باشم و تو را مراقب خویش بدانم ، ای شکوهمند و ارجمند!

.

1- .از کتابی قدیمی نقل کرده و در آن کتاب به جای «الحقنی» ، «اتحفنی» دارد ، یعنی به من هدیه کن .

ص: 22

الإمام علیّ علیه السلام فی وَصفِ السّالِکِ الطّریقَ إلَی اللّهِ سُبحانَهُ : قَد أحیا عَقلَهُ وأماتَ نَفسَهُ ، حَتّی دَقَّ جَلیلُهُ ولَطُفَ غَلیظُهُ ، وبَرَقَ لَهُ لامِعٌ کَثیرُ البَرقِ ، فَأَبانَ لَهُ الطَّریقَ وسَلَکَ بِهِ السَّبیلَ ، وتَدافَعَتهُ الأَبوابُ إلی بابِ السَّلامَهِ ودارِ الإِقامَهِ ، وثَبَتَت رِجلاهُ بِطُمَأنینَهِ بَدَنِهِ فی قَرارِ الأَمنِ وَالرّاحَهِ ، بِمَا استَعمَلَ قَلبَهُ وأرضی رَبَّهُ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام مِن دُعاءٍ عَلَّمَهُ نَوفا البِکالِیَّ : فَأَسأَ لُکَ بِاسمِکَ الَّذی ظَهَرتَ بِهِ لِخاصَّهِ أولِیائِکَ فَوَحَّدوکَ وعَرَفوکَ فَعَبَدوکَ بِحَقیقَتِکَ ، أن تُعَرِّفَنی نَفسَکَ لِاُقِرَّ لَکَ بِرُبوبِیَّتِکَ عَلی حَقیقَهِ الإِیمانِ بِکَ ، ولا تَجعَلنی یا إلهی مِمَّن یَعبُدُ الاِسمَ دونَ المَعنی ، وَالحَظنی بِلَحظَهٍ مِن لَحَظاتِکَ تُنَوِّرُ بِها قَلبی بِمَعرِفَتِکَ خاصَّهً ومَعرِفَهِ أولِیائِکَ ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . (2)

عنه علیه السلام :ومَعنی «قَد قامَتِ الصَّلاهُ» فِی الإِقامَهِ ، أی حانَ وَقتُ الزِّیارَهِ وَالمُناجاهِ ، وقَضاءِ الحَوائِجِ ، ودَرکِ المُنی ، وَالوُصولِ إلَی اللّهِ عَزَّوجَلَّ ، وإلی کَرامَتِهِ وغُفرانِهِ وعَفوِهِ ورِضوانِهِ . (3)

نور البراهین عن کُمَیل لِعَلِیٍّ علیه السلام : یا أمیرَ المُؤمِنینَ مَا الحَقیقَهُ ؟ فَقالَ : ما لَکَ وَالحَقیقَهَ ؟ فَقالَ : أ وَلَستُ صاحِبَ سِرِّکَ یا أمیرَ المُؤمِنینَ ؟ فَقالَ : بلی ، ولکِن أخافُ أن یَطفَحَ عَلَیکَ ما یَرشَحُ مِنّی . فَقالَ : أوَمِثلُکَ مَن یُخَیِّبُ سائِلاً ؟ فَقالَ : الحَقیقَهُ کَشفُ سُبُحاتِ الجَلالِ مِن غَیرِ إشارَهٍ . فَقالَ : زِدنی فیهِ بَیانا یا أمیرَ المُؤمِنینَ ! فقالَ : نَفیُ المَوهومِ مَعَ صِحَّهِ المَعلومِ . فَقالَ : زِدنی فیهِ بَیانا ! فَقالَ : هَتکُ السِّترِ لِغَلَبَهِ السِّرِّ . فَقالَ : زِدنی فیهِ بَیانا ! فَقالَ : جَذبُ الأَحَدِیَّهِ لِصِفَهِ التَّوحیدِ . فَقالَ : زِدنی فیهِ بَیانا ! فَقالَ : نورٌ یَلمَعُ مِن صُبحِ الأَزَلِ فَیَظهَرُ عَلی هَیاکِلِ التَّوحیدِ آثارُهُ . فَقالَ : زِدنی فیهِ بَیانا ! فَقالَ : أطفِ المِصباحَ فَقَد أضاءَ المِصباحُ . (4)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 220 ، بحار الأنوار : ج 69 ص 316 ح 34 .
2- .بحار الأنوار : ج 94 ص 96 ح 12 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی عن نوف البکالی .
3- .التوحید : ص 241 ح 1 ، معانی الأخبار : ص 41 ح 1 کلاهما عن یزید بن الحسن عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .
4- .نورالبراهین : ج 1 ص 221 ، شرح الأسماء الحسنی : ج 1 ص 131 133 ، روضات الجنّات : ج 6 ص 62 ح 562 کلاهما نحوه وفی ذیلهما «أطف السراج فقد طلع الصبح» .

ص: 23

امام علی علیه السلام در وصف سالک راه خدای عز و جل : او خِردش را زنده کرده و نفْسش را کشته است ، آن سان که [ جسم] سنگینش نزار و [ خوی ]خشنش نرم گردید ، و روشنایی پُر فروغی ، برایش درخشید ، و راه را برای او آشکار ساخت،و او را راه بُرد،و از دری به درِ دیگر کشانْد تا او را به درِ سلامت و سرای اقامت رسانْد . پاهایش با آرامش تن ، در جای امن و راحت ، ثبات گرفت به خاطر آنچه با دل خویش کرد و پروردگار خویش را راضی گردانْد.

امام علی علیه السلام در دعایی که به نوف بِکالی آموخت : به آن نامت که به وسیله آن ، بر اولیای ویژه ات ظهور یافتی و از این رو ، آنان ، تو را یگانه دانستند و شناختند و تو را به حقیقت ، عبادت کردند ، از تو درخواست می کنم که خودت را به من بشناسانی تا بر پایه ایمان حقیقی به تو ، به پروردگاری ات اقرار کنم . ای خدای من! مرا از آنانی قرار مده که نام بدون معنا را می پرستند ، و در آن وقتی که با گوشه چشمی بندگانت را می نوازی، با گوشه چشم به من بنگر تا دلم به شناخت ویژه خودت و شناخت اولیایت نورانی گردد ، که تو بر هر چیزی توانایی .

امام علی علیه السلام :معنای «قد قامت الصلاه؛ نمازْ بر پا گردید» در اقامه نماز ، این است که هنگام دیدار و مناجات و برآورده شدن خواسته ها و دست یافتن به آرزوها و رسیدن به خدای عز و جل و بزرگواری و گذشت و بخشش و خشنودی اش فرا رسیده است .

نور البراهین:کمیل، به علی علیه السلام گفت: ای امیر مؤمنان! حقیقت چیست؟ فرمود : «تو را با حقیقت چه کار؟» . گفت : ای امیر مؤمنان! آیا من رازدار شما نیستم؟ فرمود : «آری ؛ امّا می ترسم که آنچه از [ علم ]من بر تو می تراود ، افزون از گنجایش تو باشد!» . گفت : آیا کسی چون تو ، درخواست کننده ای را نا امید می کند؟ فرمود : «حقیقت ، فهم جلالت های خداوند متعال بدون اشاره است» . گفت : ای امیر مؤمنان! برایم بیشتر توضیح بده . فرمود : «نفی کردن موجود وَهْمی ، همراه با [ باور به ]درستیِ موجودِ شناخته شده است» . گفت : برایم بیشتر توضیح بده . فرمود : «دریده شدن پرده ، به خاطر تفوّق راز است» . گفت : برایم بیشتر توضیح بده . فرمود : «جذب یکتایی برای صفت یگانگی است» . گفت : برایم بیشتر توضیح بده . فرمود : «نوری است که از بامداد ازل می درخشد و آثار آن ، بر هیکل های توحید ، هویدا می گردد» . گفت : برایم بیشتر توضیح بده . فرمود : «شعله را خاموش کن که چراغ ، خود ، نورافشان شد!» . (1)

.

1- .کنایه از این که بیش از این ، توضیح ممکن نیست . (م)

ص: 24

2 / 3 2مَعنی رُؤیَهِ اللّهِ بِالقَلبِالإمام الصادق علیه السلام :بَینا أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام یَخطُبَ عَلی مِنبَرِ الکوفَهِ إذ قامَ إلَیهِ رَجُلٌ یُقالُ لَهُ «ذِعلِبٌ» ذو لِسانٍ بَلیغٍ فِی الخُطَبِ ، شُجاعُ القَلبِ ، فَقالَ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، هَل رَأَیتَ رَبَّکَ ؟ قالَ : وَیلَکَ یا ذِعلِبُ ! ما کُنتُ أعبُدُ رَبّا لَم أرَهُ . فَقالَ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، کَیفَ رَأَیتَهُ ؟ قالَ : وَیلَکَ یا ذِعلِبُ ! لَم تَرَهُ العُیونُ بِمُشاهَدَهِ الأَبصارِ ، ولکِن رَأَتهُ القُلوبُ بِحَقائِقِ الإِیمانِ . (1)

.

1- .الکافی : ج 1 ص 138 ح 4 عن محمّد بن أبی عبد اللّه رفعه و ص 98 ح 6 ، التوحید : ص 109 ح 6 کلاهما عن أبی الحسن الموصلی ، نهج البلاغه : الخطبه 179 ، الأمالی للصدوق : ص 423 ح 561 عن الأصبغ بن نباته وکلّها نحوه .

ص: 25



2 / 3 2 مفهوم دیدن خدا با دل

2 / 3 2مفهوم دیدن خدا با دلامام صادق علیه السلام :هنگامی که امیر مؤمنان در کوفه بر فراز منبر ، سخنرانی می کرد ، مردی به نام ذعلب که در سخنرانی ، زبانی گویا و رسا داشت و بسیار دلیر بود برخاست و گفت : ای امیر مؤمنان! آیا پروردگارت را دیده ای؟ فرمود : «وای بر تو ، ای ذعلب! من پروردگاری را که نبینم ، نمی پرستم» . گفت : ای امیر مؤمنان! چگونه او را دیدی؟ فرمود : «ای ذعلب! دیده ها با نگریستن ، او را ندیده اند ؛ امّا دل ها به حقیقت ایمان ، او را دیده اند» .

.


ص: 26

الباب الثالث : موانع معرفه اللّه3 / 1الذُّنوبالکافی عن محمّد بن یزیدَ الرِّفاعیّ رَفَعَهُ :إنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ سُئِلَ عَنِ الوُقوفِ بِالجَبَلِ ؛ لِمَ لَم یَکُن فِی الحَرَمِ ؟ فَقالَ : لِأَنَّ الکَعبَهَ بَیتُهُ وَالحَرَمَ بابُهُ ، فَلَمّا قَصَدوهُ وافِدینَ وَقَفَهم بِالبابِ یَتَضَرَّعونَ . قیلَ لَهُ : فَالمَشعَرُ الحَرامُ لِمَ صارَ فِی الحَرَمِ ؟ قالَ : لِأَ نَّهُ لَمّا أذِنَ لَهُم بِالدُّخولِ وَقَفَهُم بِالحِجابِ الثّانی ، فَلَمّا طالَ تَضَرُّعُهُم بِها أذِنَ لَهُم لِتَقریبِ قُربانِهِم ، فَلَمّا قَضَوا تَفَثَهُم (1) ] و] (2) تَطَهَّروا بِها منَ الذُّنوبِ الَّتی کانَت حِجابا بَینَهُم وبَینَهُ ، أذِنَ لَهُم بِالزِّیارَهِ عَلَی الطَّهارَهِ . (3)

3 / 2الغَفلَهالإمام علیّ علیه السلام مِن دُعاءٍ عَلَّمَهُ نَوفا البِکالِیَّ : إلهی تَناهَت أبصارُ النّاظِرینَ إلَیکَ بِسَرائِرِ القُلوبِ ، وطالَعَت أصغَی السّامِعینَ لَکَ نَجِیّاتُ الصُّدورِ ، فَلَم یَلقَ أبصارَهُم رَدٌّ دونَ ما یُریدونَ ، هَتَکتَ بَینَکَ وبَینَهُم حُجُبَ الغَفلَهِ ، فَسَکَنوا فی نورِکَ ، وتَنَفَّسوا بِرَوحِکَ . (4)

.

1- .التفث : إذهاب الشعث والدرن والوسخ مطلقا (النهایه : ج 1 ص 191 «تفث») .
2- .هذه الزیاده من تهذیب الأحکام .
3- .الکافی : ج 4 ص 224 ح 1 ، تهذیب الأحکام : ج 5 ص 448 ح 1565 کلاهما عن محمّد بن یزید الرفاعی رفعه ؛ شعب الإیمان : ج 3 ص 468 ح 4084 عن عبد الرحمن بن أحمد بن عطیّه نحوه .
4- .بحار الأنوار : ج 94 ص 95 ح 12 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی عن نوف البکالی .